آسمان زنده است ...

آسمان زنده است ...

( نجوم به روایت تصویر )
آسمان زنده است ...

آسمان زنده است ...

( نجوم به روایت تصویر )

زیباترین عکسی که گرفتم...

 

 تاحالا عکسای زیادی از اجرام آسمانی گرفتم؛

ولی به نظر خودم خشگل ترین و دلنشین ترینش این عکسه؛ 

سحابی دَمبِلی (چون شبیه دمبله) یا نیم سیب یا همون ام۲۷ ؛ یکی از سحابی های پرنور و معروف آسمانه که در صورت فلکی دجاجه قرار داره.

ابری از جنس عناصر سبک (هیدروژن؛ نیتروژن؛ اکسیژن و ...) که بعد از انفجار ستاره؛ دور هسته ی مرکزی بوجود اومده و همچنان در حال پخش شدنه؛ شاید یکی دوهزار سال دیگه اثری از این ابر نمونه؛ علت انفجار به پایان رسیدن عمر ستاره بوده. 

 

شبیه همین عکس رو در پست شماره ۱۶۲ هم آووردم که عکاسش ایرانی نیست 

پرنور بودن سحابی در اون عکس بخاطر نوردهی بیشتره؛ این عکس ۳۰ثانیه نوردهی شده ولی اون عکس ۳ تا ۱۰دقیقه.

  

عکس با دوبین کانن ۱۱۰۰دی با اتصال به تلسکوپ ۱۲۰میلی متر آپوکروماتیک با مقر ای کیو سیکس؛ 

محل عکس: بقعه یپغمبران؛ ۱۸کیلومتری شمال شرق سمنان. 

 

ضمیر مرجعش رو پیدا میکنه ...

 

توی این چند سال برای رصد این ور و اون ور زیاد رفتم؛ از کوهستان بگیر تا کویر؛ 

جاهای مختلف شمال کشور؛ کویر واقعا تاریک خراسان جنوبی(شهر سه قلعه و بخش دُرُح)؛ آباده ی شیراز؛ کوههای تفرش (اراک)؛ دشت مرنجاب (اصفهان) و از همه بیشتر کویر استان خودمون؛ میخواستیم ارمنستان هم بریم که نشد و بعضی جاهای دیگه که نمیشه اسمشو آوورد ...  

بیشتر رصد ها با بچه های گروه بودم و بعضی هاش هم تنها؛ 

این عکس امیر حسین ابوالفتح (عکاس حرفه ای نجوم) رو که دیدم یاد تنهایی های خودم افتادم توی شبهای رصدی؛ چی میشد خدا این تنهایی رو نمی آفرید ...

من هم میتونم شبیه این عکسو بگیرم و دستمو اشاره کنم به سمت مرکز کهکشان راه شیری ولی ...

دوباره حس شاعرانه ام گل کرد؛ از بس دیوان حافظ خوندم جز غزل؛ مدل دیگه ای نمیتونم شعر بگم؛ سبک شعرام هم به سبک همون حافظ خدابیامرزه (روحش شاد) البته اگه بشه اسمشو شعر گذاشت: 

  

چون شمع شدی دور تو پروانه شدم باز / چون غنچه شدی بلبل مستانه شدم باز 

دریاست خروشان و تویی ساحل آرام / چون قایق حیران شده ویرانه شدم باز 

از لیلی بی نام و نشان نیست نشانی / چون گمشده در شهر تو بیگانه شدم باز 

آن سان که شدم پر دلم از روح تنفر / از عشق تو طاق در ایوانه شدم باز 

چون مثل کبوتر به سر بام نشستم / اما تو رماندی منو بی خانه شدم باز 

ای کاش کمی درک کنی حال دلم را / دلداده و مستانه و میخانه شدم باز 

ای کاش بفهمی که بسی جای تو خالی ست / بی خانه و بی دانه و بی جامه شدم باز 

تنهایم و در ظلمت شب بند و گرفتار / مجنون شده ی لیلی و دیوانه شدم باز...

 

آسمان خانه ی ما (۳)

 

عکسی از قرص خورشید با فیلتر شیشه ای 

دیروز ساعت ۱۱صبح؛ پشت بام خانه مان. 

(به خاطر ابری بودن هوا؛ تصویر یه کم واضح نیست) 

عکس با دوبین ۱۱۰۰دی کانن با اتصال به تلسکوپ آپوکرومات ۱۲۰میلی متر 

...

روی سطح خورشید لکه های کوچک سیاه رنگ را بینید (تقریبا روی نوار مرکزی)

لکه های خورشیدی پر تعداد روی سطح خورشید گویای فعالیت پر جنب و جوش خورشید در ماه های اخیر است؛ اندازه واقعی هر یک از این لکه ها چندین برابر اندازه کره زمین است؛ 

آسمان خانه ی ما (۲)

 

آسمان حیاط خانه ی ما 

پاییز آمده و همزمان با  زرد شدن برگ های درخت انار؛ صورت فلکی شکارچی (بادبادک) هم مهمان شبهای آسمان میشود. 

عکس با دوربین کانن ۱۱۰۰دی با لنز نرمال 

۱۰ثانیه نوردهی با ایزوی ۱۶۰۰ و فکوس دستی

آسمان خانه ی ما (۱)

 

تربیع ماه - امشب ۱۹ آبان ۹۲ 

عکس از پشت بوم خونه مون با دوربین کانن ۱۱۰۰دی با اتصال به تلسکوپ آپوکرومات ۱۲۰میلی متر 

مدت زمان نوردهی ۶۴۰/۱ ثانیه با ایزوی ۱۶۰۰

برای دیدن تو ثانیه ها رو میشمارم ...

 

۱۲ آبان کسوفی بسیار زیبا در راه است ...

بیا که منتظرت هستم ...

 

دنباله دار آیسان در حال حاضر در نزدیکی مریخ است و تا یکی دو ماه دیگر خبر ساز میشود. 

و اگر در خورشید سقوط نکند چشم همه را به سمت آسمان جلب خواهد کرد.

دست های نیاز رو به آسمان ...

 

برای منجم ها؛ آسمان سنگ صبور خوبی ست برای دردودل کردن؛ 

چه رازی ست؛ نمیدانم ... اما اگر با تمام وجودت با او دردودل کنی؛ آسمان هم آرامش عجیبی به تو هدیه میکند؛ 

شاید مجنون هم این آرامش را درک کرده بود که شب هنگام با اشکهایش رو به آسمان نیایش میکرد... 

و نظامی چه زیبا سرود ... نیایش مجنون با سیاره ی زهره را ... 

 

مجنون ز سر نظاره سازی ... میکرد به چرخ حقه بازی 

بر زهره نظر گماشت اول ... گفت ای به تو بخت را معوّل 

ای زهره ی روشن شب افروز ... ای طالع دولت از تو پیروز 

ای مشعله ی نشاط جویان ... صاحب رصد سرودگویان 

ای در کف تو کلید هر کام ... در جرعه ی تو رحیق هر جام 

ای مُهر نگینِ تاجداری ... خاتونِ سرای کامکاری 

ای طیبتیِ لطیف رایان ... خلق تو عبیرِ عطر سایان 

لطفی کن از آن لطف که داری ... بگشای در امیدواری 

زآن یار که او دوای جان است ... بویی برسان که وقت آن است... 

ستاره ی پرنوری که این شبها بعد از غروب خورشید در سمت غرب دیده می شود همان ستاره ی شامگاهی یعنی همان سیاره زهره است؛ اگر خواستی مثل مجنون با زهره درد و دل کنی بسم ا...

رصد آلاشت ...

Alasht_Shahr

... نمایی از شهر آلاشت در شب ...

اگر از یک منجم بپرسی از چه چیزی نفرت داری ... قطعا خواهد گفت از چراغ های پرنور شهر ... 

 که بدون هیچ استانداردی؛ بی حساب و کتاب نصب می شوند و به جای آنکه فقط زمین را روشن کنند بیش از آن آسمان را نورافشانی می کنند. 

... 

شاید بپرسی چرا؟

در جواب خواهد گفت: اگر چه دیگر شبهای ما به لطف چراغ های پرنور؛ مثل روز روشن شده اما زیبایی آسمان تاریک را از یادمان برده است ... 

و کسی که طعم زیبایی های آسمان تاریک را چشیده باشد برای نعمتی که از دست داده؛ افسوس خواهد خورد؛ 

 

 Alasht_aseman_va_rasadkhaneh 

دو هفته پیش رفته بودیم رصدخانه ی آلاشت؛ 

واقع در استان مازندران؛ شهرستان سوادکوه؛ شهر آلاشت. 

رصد خانه جالبی بود؛ برای ساختش زحمت زیادی کشیده بودند و قطعا سخت تر از اون زحمت ها؛ قانع کردن مسئولین شهر بوده تا حاضر بشند برای ساخت چنین مجموعه ای هزینه کنند. 

ولی مثل همه رصدخونه های کشور؛ توی شهر ساخته شده بود و جایی که آلودگی نوری باشه نمی شه از آسمون لذت برد. 

  

 ToloeeKhorshid_Alasht

طلوع خورشید در آلاشت 

عکسی که از کنار رصدخانه گرفته شده  

Alasht_rasadkhaneh 

... نمایی از رصدخانه آلاشت هنگام طلوع خورشید ...  

 

RasadKhaneh_va_Shahre_Alasht 

... نمایی از رصدخانه و ساختمان مدیریت رصدخانه بر بام شهر آلاشت ...  

تو فکر ساخت یک رصدخونه ایم برای شهرمون؛ اما نه وسط شهر بلکه ۳۰کیلومتری شهر توی ارتفاع ۲۸۵۰متری؛ 

یعنی شدنیه...؟  

 

عکسها با دوربین کانن ۱۱۰۰دی. 

عکس از شهر آلاشت در شب (اولین عکس) با ۵ ثانیه نوردهی؛ 

عکس رصدخانه در شب  (دومین عکس) با ۳۰ثانیه نوردهی.